آشنایی با صنعت ششم GS1- لجستیک بشردوستانه

از ابتدای سال 2016 میلادی این سازمان، حوزه صنایع فنی/تخصصی (Technical Industries) و حوزه لجستیک بشردوستانه (Humanitarian Logistics) را نیز به صنایع مورد نظر خود اضافه نموده و در صدد استفاده از استانداردهای خود و ارائه راهحلهای نوین برای حل مشکلات این حوزهها برآمده است. در شماره قبلی فصلنامه به معرفی صنعت پنجم مد نظر سازمانی جهانی GS1 یعنی صنایع فنی/تخصصی پرداختیم. در این مقاله نیز تلاش دارم ضمن معرفی صنعت ششم مورد نظر GS1 تفاوتهای آن را با لجستیک تجاری تبیین نمایم.

 

سازمان جهانی GS1 توسعه استانداردهای خود را در صنایع مختلفی دنبال میکند. تا قبل از سال 2016 این موسسه جهانی توسعه استانداردهای شناسایی (Identification)، ضبط داده (capture) و به اشتراکگذاری داده (Sharing) خود را در چهار صنعت زیر دنبال میکرد:

  1. خرده فروشی (Retail)
  2. بهداشت و درمان (healthcare)
  3. مواد غذایی (foodservice)
  4. حمل و نقل و لجستیک (transport & logistics)

اما از ابتدای سال 2016 میلادی این سازمان، حوزه صنایع فنی/تخصصی (Technical Industries) و حوزه لجستیک بشردوستانه (Humanitarian Logistics) را نیز به صنایع مورد نظر خود اضافه نموده و در صدد استفاده از استانداردهای خود و ارائه راهحلهای نوین برای حل مشکلات این حوزهها برآمده است. در شماره قبلی فصلنامه به معرفی صنعت پنجم مد نظر سازمانی جهانی GS1 یعنی صنایع فنی/تخصصی پرداختیم. در این مقاله نیز تلاش دارم ضمن معرفی صنعت ششم مورد نظر GS1 تفاوتهای آن را با لجستیک تجاری تبیین نمایم.

تعریف لجستیک بشردوستانه

لجستیک بشردوستانه در واقع انجام اقدامات لازم به منظور توزیع کمکهای لجستیکی بشردوستانه در هنگام بروز حوادث غیرمترقبه مانند سیل، زلزله، جنگ و … است. این نوع لجستیک که تحت عنوان لجستیک اضطراری و (Emergency Logistics) و لجستیک بحران (Crisis Logistics) نیز از آن یاد میشود، در سال‌های اخیر مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. لجستیک بشردوستانه (اضطراری) را میتوان به صورت زیر تعریف کرد:

“فرایند برنامهریزی، مدیریت و کنترل کارای جریان امداد، اطلاعات و خدمات از مبدأ به مقصد به منظور برآورده کردن نیازهای ضروری افراد آسیبدیده در شرایط اضطراری. هدف لجستیک اضطراری پاسخ به نیازهای افراد آسیبدیده و جلوگیری از گسترش دامنه بحران است.”

در تعریفی دیگر لجستیک اضطراری یا لجستیک بشردوستانه را می‌توان به صورت زیر نیز تعریف کرد:

 

War Refugees aided by humanitarian organisations

 

“لجستيک اضطراری شامل کليه فرآيندهای برآورد، تأمين، حمل و نقل، نگهداری و توزيع کالاها، تجهيزات، خدمات و تمامی نیازمندی‌های آسيبديدگان و تيمهای امدادی است که بايد در کمترين زمان ممکن (زمان مناسب) و در مکانهای تعيين شده (مکان مناسب) به ميزان مورد نياز (مقدار مناسب) به افراد و تيمهای مورد نظر (افراد مشخص) و با روش علمی و دقيق و دارای کمترين مشکلات برای نيازمندان (روش مناسب) به دست آنها برسد.”

با اين توضيحات، ضرورت وجود يک سيستم منسجم علمی برای لجستيک اضطراری که دارای يک مديريت مشخص بوده و کليه فرآيندهای آن از قبل تعريف و وظايف هر زير مجموعه مشخص شده باشد، امری اجتنابناپذير است.

چرا به لجستیک اضطراری لجستیک بشردوستانه هم گفته میشود؟

با توجه به اینکه معمولاً در زمان وقوع یک بحران بخش عمدهای از امدادرسانی از طریق کمکهای بشردوستانه صورت گرفته و توزیع اقلام امدادی حاصل از کمکهای بشردوستانه اغلب با مشکلاتی روبرو است، لذا توزیع اقلام امدادی و فعالیتهای لجستیکی مرتبط با آن را لجستیک بشردوستانه مینامند. به عبارت دیگر لجستیک بشردوستانه، یعنی فعالیتهای لجستیکی مرتبط با کمکهای بشردوستانه در هنگام بروز یک حادثه طبیعی. هدف لجستیک بشردوستانه این است که اقلام امدادی به موقع، صحیح، دقیق و با عدالت بین آسیبدیدگان توزیع شود تا اثرات بلایا به حداقل برسد.

مشکلات/خطاها در لجستیک بشردوستانه

بررسی سیر تاریخی لجستیک بشردوستانه نشان می‌دهد که خطاهای ثبتشده‌ای در کمک‌رسانی وجود داشته از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:؛

  • نادیده گرفتن منزلت انسان‌های آسیبدیده و عدم شناخت صحیح از نیازهای آنان
  • عدم حضور مدیریت کمک‌رسانی برای جمع‌آوری و نگهداری و توزیع عادلانه کمک‌های مردمی، ملی، جهانی
  • انتخاب محل اسکان موقت بدون رعایت ضوابط انتخاب محل اردوگاه
  • توزیع نامناسب مواد غذایی و گاهاً دور از شأن مردم آسیب‌دیده
  • قبول مسئولیت‌های خارج از توان سازماندهی توسط بعضی از سازمان‌ها و ارگان‌ها
  • دادن وعده‌های بدون پشتوانه به آسیب‌دیدگان و ایجاد توقع در آنان که نهایتاً نارضایتی و عدم همکاری و مشارکت آسیب‌دیدگان را به دنبال داشته است.
  • عدم اطمینان مردم از تحویل هدایای خود به ستادهای مسئول به طوری که بیشتر آنان مایل هستند خود رأساً اقدام به توزیع و تحویل اجناس نمایند.
  • ارسال منابع بدون ارزیابی صحیح از نیازها
  • تخصیص منابع محدود موجود به فعالیت‌هایی که جزء اولویت‌های ساعات اولیه بحران نیستند.

تفاوت لجستیک بشردوستانه با لجستیک تجاری

منظور از لجستیک تجاری، فعالیتهای لجستیکی است که در قالب روش جاریهایی منظم و روتین در سازمان‌ها انجام میشود. این گونه فعالیتهای لجستیکی در شرایط اطمینان انجام گرفته و سازمان‌های فرصت لازم برای تدارک و برنامهریزی این فعالیتها را دارند. در حالی که فعالیتهای لجستیک اضطراری در شرایط عدم اطمینان و پیچیده صورت گرفته و می‌بایست در کمترین زمان ممکن تدارک دیده شوند. به طور کلی وجوه تمایز لجستیک اضطراری از لجستیک تجاری را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • صحت در اطلاعات مرتبط با تقاضا
  • به هنگام بودن توزیع ذخایر امداد به سختی قابل کنترل است.
  • مدیریت منابع (به علت غیرقطعی بودن محیط لجستیک اضطراری) یک چالش است.
  •  عدم قطعیت زیاد (مسیرهای غیرقابل استفاده، مباحث ایمنی، تغییر در ظرفیت تسهیلات، عدم قطعیت تقاضا).
  • ارتباطات و هماهنگی پیچیده (آسیب به خطوط ارتباطی، درگیر شدن بسیاری از اشخاص ثالث، دولت و شهروندان، عدم دسترسی به اطلاعات فوری و دقیق تقاضا)
  • دشوار بودن تحویل به موقع و کارامد
  • وارد عمل شدن سازمان‌های مختلف

برای تحلیل و بررسی بیشتر لجستیک بشردوستانه یا لجستیک اضطراری لازم است ابتدا با مفهوم کلان‌تری به نام سیستم مدیریت بحران آشنا شویم. چرا که در واقع لجستیک بحران بخشی از سیستم کلان‌تری به نام سیستم مدیریت بحران است.

سیستم مدیریت بحران

مديريت بحران در واقع عبارت از به‌کارگیری راهبردهايی، جهت ايجاد آمادگي و فراهم نمودن زمينه و تداركات لازم سازماني براي رويارويي با بحران و به حداقل رساندن آثار تخريبي آن است. علمی، كاربردي است كه به وسیله مشاهده سيستماتيك بحران‌ها، تجزيه و تحليل آنها در جستجوي يافتن ابزارهایی است كه به وسيله آنها بتوان از بروز بحران، پيشگيري نموده و يا در صورت بروز آن در خصوص كاهش اثرات آن آمادگي لازم، امدادرساني سريع و بهبود اوضاع اقدام نمود. مديريت بحران شامل فرآيند برنامه ريزي و اجرا توسط نهادهاي دولتي و غيردولتي براي پيشگيري و كاهش اثرات فاجعه و ايجاد آمادگی‌های لازم براي مقابله حين وقوع فاجعه و بازسازي پس از فاجعه ميباشد.

شكل 1 شماي كلي از محيط مديريت بحران شامل برخي «عوامل محیطی» (فجايع طبيعي، تهديد هاي نظامي، بحران‌های سياسي و اجتماعي و …) و راهبردهاي رويارويي با هركدام را نمايش ميدهد.

شكل 1- محيط مديريت بحران

به بیان «مک کارتی» هدف اصلي مديريت بحران، دستيابي به راهحلي معقول براي برطرف كردن شرايط غيرعادي به گونهاي است كه منافع و ارزش‌های اساسي حفظ و تأمين گردند.

از تعاريف فوق می‌توان نتيجه گرفت كه سيستم مديريت بحران را به چهار زير سيستم يا فعاليت اصلي زیر تقسیمبندی کرد (شکل 2):

الف- فرماندهي و مديريت؛

ب- عمليات؛

ج- اطلاعات؛

د- لجستيک (آماد و پشتيبانی)

شكل 2- اجزا سيستم مديريت بحران

اگر سيستم مديريت بحران را به اعضاي يك پيكر تشبيه نماييم، «مدیریت و فرماندهی» قواي فكري و تصميمگيري اين بدن، «عملیات» بازوان و سرانگشتان این پیکر، «اطلاعات» حس‌های پنج‌گانه و «لجستیک» حكم قلب اين بدن را پيدا خواهد.

الف – مديريت و فرماندهي

يكي از مهم‌ترین فعاليتها در زندگي اجتماعي بشر امروز مديريت است. در عصر حاضر به مدد اين فعاليت است كه مأموريتها و اهداف سازمانها تحقق مييابند، از منابع و امكانات موجود بهرهبرداري ميشود و توانايي و استعداد انسانها از قوه به فعل در ميآيد؛ لذا مديريت براي هر سازمان يك ضرورت است.

«مديريت و فرماندهي» قواي تصميمگيري پیکره سازمان است. هنر يك مدير يا فرمانده، به‌کارگیری و تركيب صحيح منابع گوناگون براي نيل به اهداف سازمان است. اين هنر در شرايط خاصي چون بحران بيشتر نمود دارد. برنامهريزي، سازماندهي، اولويتبندي، بسيج منابع، رهبري و كنترل، مجموعه وظايف اصلي يك مدير يا فرمانده در شرايط بحران است.

تخصص و دانش، هوشياري، تجربه، درايت، توانايي پيش بيني، انعطافپذيري و … از ويژگيهاي يك مدير مؤثر در شرايط بحران است. اغلب اين ويژگيها از خصايص ذاتي يك مدير موفق ميباشد، وليكن در برخي موارد نيز تفاوتهايي وجود دارد. به عنوان نمونه از ديدگاه فرآيندهاي سازماني، ثبات رويه و روشهاي يكنواخت، معمولاً عمليات را مؤثرتر مينمايد ولي در عين حال فرماندهان و مديران بحران بايد در مقابل وضعیتهاي غيرمنتظره، قابلیت انعطاف را داشته باشد.

ب- اطلاعات

اطلاعات دادههاي فراهم آمده براي سیاست‌گذاران است كه محدوده گزينه هاي موجود را به آنها ميشناساند و آنان را در تصميمگیري ياري ميدهند. پيتر دراكر، داده را «رشته واقعيات عيني و مجرد در مورد رويدادها» تعریف کرده است.

اطلاعات همواره به عنوان يكي از اصول كلي مديريت بحران شناخته شده است و به تعبير كلاوس ويتز از يك سو در فرآيند بحران، اطلاعات مخدوش و كدر ميشوند، و از جانب ديگر، لازمه مديريت بحران لبريز شدن مستمر و مداوم اطلاعات پرورش يافته است. از منظري ديگر، توليد اطلاعات و مديريت آن، فرآيندي آهسته است، در حالي كه تدبير و مهار بحران نيازمند اطلاعات، جهت انديشيدن راهحلي بسيار سريع و آني هستند.

چرخه اطلاعاتي مؤثر در مديريت بحران عمدتاً شامل فرآيندي است كه طي آن اخبار خام مورد نياز جهت برآوردهاي لازم از سطح واحدهاي عملياتي جمع آوري شده، تبديل به اطلاعات ميگردد و سپس جهت تصميمسازي ميان كاربران توزيع می‌گردد. بديهي است هر چه اطلاعات موجود كاملتر و نظام اطلاعاتي كاراتر و توانايي بيشتري در پردازش سريع اطلاعاتي باشد، تصميمات اخذ شده ميتواند بهترين نتايج ممكنه را به بار آورد.

ج – عمليات

کلیه مراحل و فعاليتهايي كه مأموريت اصلي سيستم مديريت بحران را انجام ميدهد توسط اين زيرسيستم صورت ميپذيرد و خروجيهاي مأموريتي آن را توليد ميكند. اين فرآيندها بسته به نوع مأموريت سازمان‌ها از تنوع گستردهاي برخوردار هستند. معمولاً در سازمان‌ها به فعالیت‌ها، سیستم‌ها، ساختارها و پرسنل موجود در اين فرآيند، فعالیت‌ها، سیستم‌ها، تشكيلات و پرسنل صف ميگويند.

فعاليتهاي عملياتي مديريت بحران شامل کلیه اقدامات اجرايي نيروهاي عملياتي، اعم از كنترل اوضاع عمومي و حفاظت فيزيكي و اطلاعاتي از مراكز مهم ميباشد.

د – لجستيك

در بين زير سيستمهاي مديريت بحران، زير سيستم لجستيك به عنوان يكي از اركان اصلي در سازمان‌های عملياتي، نقش اساسي و تعيينكنندهاي را در پيشبرد مأموريتهاي محوله بر عهده دارد. در این مقاله از این زیر سیستم با عنوان «لجستیک بشردوستانه» «لجستیک اضطراری» یا «لجستیک بحران» نام میبریم.

مدیریت لجستیک اضطراری به عنوان یک موضوع قابل توجه در سراسر جهان برای فجایع طبیعی و ساختگی (به طور مثال، زمین لرزه، سونامی، طوفان، جنگ و …) معرفی شده است. لجستیک اضطراری به عنوان یک عامل کلیدی سعی در کاهش تأثیرات این فجایع و عواقب بعدی آن دارد. اگرچه فجایع در جهان در حال افزایش است، اما لجستیک اضطراری به عنوان عامل کلیدی برای کاهش کارا و موثر تأثیرات فجایع برای عواقب بعدی مورد توجه است. لجستیک اضطراری دارای چند مسئله‌ی چالش برانگیز است، که نمیتوان آنها را به سادگی سایر مسائل لجستیک بررسی کرد. چالش‌های مدیریت لجستیک اضطراری میتواند در چهار بعد اساسی دسته بندی شوند.

1. لجستیک اضطراری تعریف معینی ندارد و تعریف آن مبهم است. برخلاف سایر مسائل لجستیک، که به طور معین تعریف شدهاند.

“لجستیک، فرایند برنامهریزی، اجرا کردن و کنترل کردن کارا و موثر جریان و ذخایر کالا، خدمات و اطلاعات مرتبط از نقطهی مبدأ به نقطهی مصرف با هدف جلب رضایت مشتریان با کمترین هزینه کل است.

تعریف لجستیک اضطراری تاکنون تصریح نشده است. تعریف بالا را نمیتوان برای لجستیک اضطراری بکار برد. در لجستیک اضطرار باید به مردم خدمتدهی شود و نیاز به امداد ضروری است. در نتیجه تعریفی که برای لجستیک اضطراری میتوان کرد به صورت زیر خواهد بود.

“یک فرایند برنامه ریزی، مدیریت و کنترل کارای جریان امداد، اطلاعات و خدمات از مبدأ به مقصد به منظور برآورده کردن نیاز های ضروری افراد آسیب دیده در شرایط اضطراری.”

به هنگام بودن توزیع ذخایر امداد در شرایط اضطراری به سختی قابل کنترل است. این مسئله به ویژه در دوره نجات بسیار بارز است، که به یک دوره سه روزه بحرانی درست بعد از فاجعه بر میگردد. این مسئله در قالب دو بعد متفاوت تفسیر می‌شود.1- لجستیک درون مرزی[1] به مراکز توزیع امداد (که فاز ذخیرهی امداد میباشد). لجستیک برون مرزی از مراکز توزیع امداد به مناطق آسیبدیده (که فاز توزیع امداد می‌باشد). مأموریت اصلی فاز ذخیره امداد، ذخیرهی ذخایر امداد از چندین ذخیره (خارجی و داخلی) در مراکز توزیع امداد است. در نتیجه دشواری این فاز در شناسایی منابع ذخیرهی امداد، همچنین ذخیره کردن آنها برای پاسخگویی سریع به نیازهای ضروری افراد آسیبدیده است.

تأخیر بین زمانی که نیاز به امداد مطرح میشود و نیاز متناظر با آن تخصیص داده میشود، یک مقدار نامعین است. تأخیر مانند زمان تحویل در لجستیک تجارت است. در فاز توزیع امداد هدف ارسال امداد از مراکز توزیع امداد به مناطق آسیبدیده به منظور تأمین نیاز ضروری افراد گرفتار می‌باشد.

تأثیرات خرابی بر زیرساختارها باعث میشود که دسترسی به مناطق آسیبدیده دشوار شود و این عمل سبب افزایش عدم قطعیت مسئله میشود. از این رو کنترل لجستیک اضطراری بر اساس زمان پیچیده و دشوار است.

مدیریت منابع برای لجستیک اضطراری یک چالش است. برخلاف سایر مسائل لجستیک که منابع عملیاتی مانند، کانتینرها، گرهها و خدمتدهندگان ثابت، معین و قابل کنترل میباشند، محیط عملیاتی لجستیک اضطراری به طور غیر قطعی است. همواره مدیریت منابع برای جلوگیری از تخصیص دلخواه منابع در زمان فاجعه نیاز است. علاوه بر این، خرابی ارتباطات در ذخایر منابع امداد، خدمتدهندگان زنجیره، متقاضیان یک فاکتور دیگر است.صحت در اطلاعات مرتبط با تقاضا برای امداد همواره غیر قابل دسترس است. این مسئله به این دلیل است که ابلاغیهی متقاضیان امداد (به طور مثال افراد آسیب دیده) و فراهمکنندگان اطلاعات (به طور مثال گزارشگران و ناجیان) نادرست باشد. برخلاف سایر مسائل لجستیک که اطلاعات تقاضا (به طور مثال سفارش تولید) به طور فعال و مستقیم از خود مشتری گرفته میشود، منابع اطلاعاتی تقاضا امداد در فجایع ناگهانی میتواند محدود و غیرقابل تعیین باشد. در بسیاری از فجایع، ممکن است اطلاعات تقاضا به طور فعال و به موقع از افراد آسیبدیده در شرایط اضطرار فراهم نشود. علاوه بر این، اطلاعات تقاضای امداد که برای لجستیک اضطراری لازم است، یکی از انواع اطلاعات تقاضای کلی است.

 

ادامه مقاله آشنایی با صنعت ششم GS1-لجستیک بشر دوستانه