روز ملی خلیج فارس گرامی باد
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یکتن مباد
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یکتن مباد
روز ملی خلیج فارس: دهم اردیبهشت در تاریخ ایران روز افتخارآمیز است. روزی که یادآور ازخودگذشتگیهای ملت سرافراز ایران و فرار اشغالگران و متجاوزان پرتغالی بعد از ۱۱۷ سال تسلط بر سواحل جنوبی کشور (۲۱ آوریل ۱۶۲۲ میلادی) در پی رشادتهای سپاه ایران به رهبری امیرالامرای فارس(امام قلی خان) میباشد. شاهعباس صفوی در این روز در سال ۱۶۲۱ میلادی توانست هرمز را از چنگ پرتغالیها درآورد، تا همیشه به خاطر این اقدامش از او به نیکی یاد شود.
۱۰ اردیبهشت روزی مهم در تاریخ ایرانیان است. در بیست و دوم تیرماه ۱۳۸۴، هیئت دولت مصوبهای را تائید کرد و بهموجب آن دهم اردیبهشت هرسال ، “روز ملی خلیج فارس” نام گرفت .
شورای عالی انقلاب فرهنگی با توجه به هدف قرار دادن هویت فرهنگی و تاریخی ملت ایران از سوی کشورهای همسایه و تلاش آنان برای تحریف نام تاریخی خلیجفارس، به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی روز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز را بهعنوان روز ملی خلیجفارس نامگذاری کرد.
نام خلیجفارس در دوران باستان
آشوریها پیش از دست یافتن ایرانیان بر فلات ایران، خلیجفارس را نارمرتو (narmarratu) به معنی «رود تلخ» میگفتند و ظاهرا این قدیمیترین نامی است که از خلیجفارس باقیمانده است.(یغمایی،1352،ص6)
پس از پیروزی پارسیان بر دولتهای همسایه خود و تشکیل امپراطوری هخامنشی این آبراه به نام دریای پارس نامیده شد. از داریوش اول در کتیبهای که در کنار کانال سوئز پیدا شد و متعلق به 500 سال پیش از میلاد است. از این دریا با عبارت، درایه تیه هجاپارسا آئی تی «Drya Tyahache parsa» به معنی دریایی که از پارس میرود یا سر میگیرد نامبرده شده است که منظور از دریای پارس همان خلیجفارس است.(مشکور،1387،ص7).
یونانیان نخستین مردمانی بودند که به این دریا نام «پرس» و به سرزمین ایران «پارسه»، «پرسای» و پرسپولیس یعنی شهر یا کشور پارسیان دادهاند (شاملو،1347،صص10-11)
انحراف در نام خلیج فارس
چندین دهه از کوششهای برنامهریزیشده اعراب برای تغییر آبراهی که بر اساس تمام اسناد تاریخی، جغرافیایی و نقشههای موجود از یونان باستان تا دوره معاصر خلیجفارس نام دارد میگذرد، موضوع تغییر نام خلیجفارس از دهه سوم قرن بیستم در راستای جبههگیری فرهنگی استکبار در مقابل ملت ایران و ایجاد خصومت منطقهای میان عرب و عجم و سیاست فارسی زدایی انگلیسیها در منطقه خلیجفارس مطرح گردید. اصطلاح «خلیج عربی» برای اولین بار از طرف یک دیپلمات انگلیسی در منطقه خلیجفارس مطرح شد. (رفیعی،1383،ص1)
سر چارلز بلگریو که بیش از سه دهه نماینده سیاسی دولت انگلیس در خلیجفارس بود در سال 1334 (1955م) در مقالهای در مجله عربی زبان بحرین، این جمله را نوشت «خلیجفارس که اعراب آن را خلیج عرب میگویند» و در سال 1345 «1966» در کتابی که درباره سواحل جنوبی خلیجفارس منتشر کرد ادعا کرد که اعراب علاقهمند هستند خلیجفارس را خلیج عربی بنامند و به این طریق بود که این سیاستمدار انگلیسی برای اولین بار بذر فتنهای را کاشت که در سالهای بعد مورداستفاده ناسیونالیستهای عرب قرار گرفت. (مجموعه مقالات همایشهای جایگاه خلیجفارس در تحولات استراتژیک جهان، ص 204)
دولت ایران در همان زمان اگرچه در قبال این عمل واکنش نشان داد و از قبول کالاهایی که نام «خلیج عربی» بر آنها زدهشده بود خودداری کرد. اما سر چارلز بلگریو کار خود را کرده بود و اعراب با واژهی تازهای آشنا شده بودند که به جنگ لفظی عرب و عجم دامن میزد، هنگامیکه سر چارلز بلگریو در خلیجفارس نام خلیج عربی را به کار برد. دولت های حاشیهای خلیجفارس تبلیغات سیاسی، مکاتبات دیپلماتیک و محور برنامههای آموزشیشان را بر نام خلیج عربی متمرکز کردند. (همان، ص205)
در اقدامی دیگر از سوی انگلیسیها در 1331 (1926م) روزنامه تایمز لندن دریکی از مقالات خود خلیجفارس را خلیج عربی نامید و از آن زمان به بعد برخی از دولتها و شیخنشینان عرب با خریدن روزنامهنگاران و خبرنگاران خارجی و یا پرداخت مبالغ هنگفت به چاپ نقشههایی که خلیجفارس را «خلیج عرب» نشان میداد مبادرت کردند.(همایون الهی، ص 5)
در سال 1958 سرهنگ عبدالکریم قاسم با کودتای در عراق به حکومت رسید و بعد از مدتی داعیهدار رهبری جهان عرب گردید و دشمنتراشی برای تحریکات احساسات ناسیونالیستی، را دستمایه مناسبی برای آرزوهای خود تلقی کرد. او نام خلیج عربی را بر زبان راند و امید داشت توجه و تمرکز اعراب را که تحت تأثیر افکار جمال عبدالناصر، مقابله با اسرائیل دغدغه ذهنیشان شده بود بهسوی خلیجفارس و دشمن تازهای به نام ایران جلب کند. اما عبدالکریم قاسم دررسیدن به رویاهای جاهطلبانهاش شکست خورد. به شهادت اسنادی که در همان دوران در عراق و حتی از سوی دانشگاه بغداد چاپ و منتشر شد عبدالکریم قاسم حتی نتوانست توجه مقامات رسمی دانشگاههای عراق را نیز به خود جلب نماید و بیآنکه فراخوان او از مرزهای کشورش فراتر رود و در کودتای دیگر به قتل رسید.(مقاله خلیجفارس در گذر تاریخ)
در سال 1968 عبدالناصر در مصر و در اوج جنجال پان عربیستی خود نام خلیجفارس را خلیج عربی خواند او فراموش کرده بود که قبل از اقدام تحریف نام خلیجفارس، در مقدمه کتاب خود نقشه خلیجفارس را آورده بود و نام خلیجفارس را روی این نقشه ثبت کرده بود. جمال عبدالناصر در اثر اختلافاتی با محمدرضا شاه در رابطه با اسرائیل و اتهام دخالت محمدرضا شاه علیه ملی کردن کانال سوئز و همدستی با استعمارگران در سوم مرداد 1339 با ایران قطع رابطه کرد. به دستور او کمیسیون اتحادیه عرب در 23 مرداد 1339 (14 اوت 1960) اعلام کرد ازاینپس خلیج عربی بهجای خلیجفارس بهکاربرده خواهد شد. و ازآنپس اتحادیه عرب تصمیم گرفت در کلیه مکاتبات رسمیشان از خلیج عربی بهجای خلیجفارس استفاده کند. (باقرعاقلی، 1374: ص 200)
اگرچه تلاشهای جمال عبدالناصر برخی از سیاستمداران عرب را با خود همراه کرده بود اما درنهایت نتیجه دلخواهی در پی نداشت. زیرا رستاخیز عرب آنطور که جمال عبدالناصر در رویای خود منسجم کرده بود با واقعیت فاصلههای زیادی داشت، علت اصلی آن نیز عدم انسجام و یکپارچگی دولتهای عربی بود. تلاشهای عبدالکریم قاسم و جمال عبدالناصر برای تحریف نام خلیجفارس در جهان عرب باقدرت یافتن صدام حسین در عراق بار دیگر توسط صدام حسین ادامه یافت. صدام حسین در وهله نخست صدها میلیون دلار هزینه کرده بود تا با کمک گروهی روزنامهنگار دانشگاهی و مراکز نقشهبرداری نام خلیجفارس را تغییر دهد و با وقوع انقلاب اسلامی در ایران دست به تجاوز خاک ایران زد. هشت سال جنگ تحمیلی که با ادعاهای واهی صدام مبنی بر حاکمیت اروند رود و عربی خواندن خوزستان و شهرهای دیگر آغازشده بود درنهایت با شکست عراق خاتمه یافت. درواقع نتیجه عملی این تجاوز، افزایش حساسیت ایرانیان به نام خلیجفارس بود که در پی آن ایرانیان استفاده از نام خلیج عربی را نوعی دشمنی با ایرانیت و تجاوز به تاریخ ایران قلمداد نمودند.(روزنامه جمهوری)
در یازدهم شهریور 1371 نخستوزیر یمن «حیدرابوبکر العطاس» در اجلاس سران جنبش عدم تعهد که در جاکارتا برگزارشده بود از نام ساختگی خلیج عربی استفاده کرد. که با اعتراض شدید نمایندگان ایران روبرو شد. او سرانجام از نمایندگان ایران عذرخواهی کرد و این کار را غیر عمد خواند. (مجموعه مقالات همایش ملی جایگاه خلیجفارس در تحولات استراتژیک جهان ص 634)
کشورهایی که کمتر از نیمقرن پیش بخشی از خاک ایران بودند امروز با کمک دلارهای نفتی خود به دنبال جعل و سرقت نام خلیجفارس هستند. کشورهای عربی در حال حاضر در مکاتبات و پژوهشهای تاریخی و جغرافیایی خود با یکدیگر واژه خلیج را بهتنهایی و در مواقعی خلیج عربی به کار میبرند. اما واقعیت مطلب این است که خلیجفارس یک نام کهن تاریخی است که از بدو تاریخ بر روی این خلیج گذاشتهشده است. و انگیزه حسابشدهای که برای تغییر این نام به عمل میآید. باعث ایجاد فتنه و اختلاف بین کشورهای این منطقه میشود. خلیجفارس نام دوم ندارد و در تمام سازمانهای بینالمللی و اجلاسهای جهانی همواره نام خلیجفارس به کار میرود. و نام خلیجفارس نامی ابدی و جاودانه است. همچنان که ژان ژاک پرینی نویسنده کتاب خلیجفارس اعتراف میکند«ملتها و قومهای بسیاری بر کرانههای خلیجفارس استیلا یافته و فرمانروایی کردهاند ولی روزگارشان سپریشده و منقرض شدند تنها قوم پارس است که باهوش و درایت خود همچنان پابرجا زیسته و میراث حاکمیت خود را تاکنون نگهداری کرده است».