نقش کدینگ در چابکی زنجیره تامین
۱- مقدمه
تلاش بشر همواره در راستای ایجاد امکانات بهبود زندگی و بهرهمندی از شرایط فرهنگی و اجتماعی بهتر و بیشتر بوده و برای رسیدن به آن، تولید بیشتر و بهینه را هدف اساسی خود قرار داده است. یکی از مهمترین اهداف در هر جامعه یا سازمان، ارتقای سطح بهرهوری آن است و با توجه به اینکه انسان در ایجاد بهرهوری نقشی محوری دارد، درخواستهای او در سازمان اثری کلیدی بجا میگذارد. از طرفی تولید بیشتر و بهینه میسر نمیشود مگر از طریق تولید بهرهوری. یکی از راههای رسیدن به تولید بهرهور، استفاده از فنآوری است چرا که کارنامه حیات بشری مملو از ابداع فنآوریهای متعددی است که جملگی در جهت تسهیل زندگی انسان مطرح شدهاند. بنابراین راهکارهای افزایش بهرهوری مستلزم شناخت کافی وضعیت موجود و فرهنگ کاری جوامع است. با توجه به تفاوتهای مهم در فرهنگ کاری و وضعیت موجود میتوان گفت راهکارهای افزایش بهرهوری نیز متفاوت خواهد بود. ازجمله راهکارهای افزایش بهرهوری میتوان زنجیره تأمین جامعه اشاره کرد.
۲- زنجیره تأمین چیست؟
زنجیره تأمین مدیریت شبکهای از روابط درونی یک شرکت و بین سازمانهای وابسته است شامل بر فعالیتهای عرضه مواد، تولید، لجستیک، بازاریابی و سیستمهای مرتبط که جریان رفت و برگشت مواد، خدمات، پول و اطلاعات را از تولیدکننده اصلی تا مشتری نهایی، با هدف ارزشافزایی و حداکثر نمودن سود از طریق دستیابی به کارایی و رضایت مشتری هموار میکند.
انجمن زنجیره تأمین (۱۹۷۷) از تعریف زیر برای زنجیره تأمین استفاده میکند:
زنجیره تأمین واژهای است که اکنون به طور گستردهای در سطح بینالملل به کار برده میشود. کلیه تلاشهای انجام شده در تولید و تحویل یک محصول یا خدمت نهایی، از تولیدکننده تأمینکننده تا مشتری مشتری را در بر میگیرد. مدیریت زنجیره تأمین شامل مدیریت عرضه و تقاضا، تأمین مواد خام و قطعات، تولید و مونتاژ، انبارداری و مسیریابی موجودی، ثبت سفارش و مدیریت سفارش، توزیع در میان کانالها و تحویل به مشتری است.
اساساً زنجیره تأمین شامل فرایندهای داخلی و خارجی و جریان اطلاعات است. یک شرکت یا واحد کسبوکار فقط دارای کنترل روی فرایندهای داخلی است و فرایندهای خارجی تنها میتوانند تا حدودی تحت تأثیر قرار داده شوند. در شکل، زنجیره تأمین بر اساس چرخه عمر محصول به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم شده است. (فقط دستهبندیهای SCM به تصویر کشیده شده است). در هر سطح داخلی زنجیره تأمین، فقط امکان جریان اطلاعات در محیطهای بین سازمانی وجود دارد. با این حال، بسیاری از کسبوکارها اطلاعات را در طول فاز تولید محصول/خدمات به اشتراک میگذارند.
از سوی دیگر زنجیره تأمین را زنجیره ارزش نیز مینامند. علت اینکه این زنجیره را مکی توان زنجیره ارزش نامید این است که در هر مرحله زنجیره سعی میشود تا ایجاد ارزش شود یا ارزشآفرینی گردد و درنهایت محصول نهایی که دارای بالاترین ارزش افزوده است به مشتری نهایی تحویل میشود. در فرایند تولید آنچه باعث ایجاد ارزش افزوده نشود اقدامی بیفایده، زائد و قابل حذف شدن است.
رویکرد زنجیره ارزش در تحلیل فعالیتهای درونسازمانی ابزاری مؤثر در شناخت نقاط ضعف و قوت و تصمیمگیری در مورد هر یک از این فعالیتها است این زنجیره از دو جهت با مؤثرترین عوامل محیطی یعنی تأمینکنندگان و مشتریان مرتبط میشود ارتباط زنجیره ارزش سازمان با زنجیره ارزش تأمینکنندگان و مشتریان تشکیل زنجیرهای را میدهد که مایکل پورتر از آن به عنوان سیستم ارزش نام میبرد، اما اسامی دیگری مانند شبکه ارزش یا زنجیره ارزش گسترده و نیز زنجیره تأمین بر آن اطلاق شده است.