تفاوت لجستيک بشردوستانه با لجستيک تجاری چیست؟

پیشتر با لجستیک بشردوستانه به طور کامل آشنا شدیم و کاربردهای آنها گفته شد.

لجستيک تجاری، مجموعه فعاليت‌­های لجستيکی است که در قالب روش­‌های جاری منظم و روتين در سازمان‌ها انجام میشود. اين گونه فعاليت­‌های لجستيکی، در شرايط اطمينان انجام گرفته و سازمان‌ فرصت لازم برای تدارک و برنامه­ريزی اين فعاليت‌­ها را دارند. در حالی که فعاليت­‌های لجستيک اضطراری، در شرايط عدم اطمينان و پيچيده صورت گرفته و می‌بايست در کمترين زمان ممکن تدارک ديده شوند. به طور کلی وجوه تمايز لجستيک اضطراری از لجستيک تجاری را مي­توان در موارد زير خلاصه کرد:

  • صحت در اطلاعات مرتبط با تقاضا
  • به هنگام بودن توزيع ذخاير امداد به سختی قابل کنترل است.
  • مديريت منابع (به علت غيرقطعی بودن محيط لجستيک اضطراری) يک چالش است.
  •  عدم قطعيت زياد (مسيرهای غيرقابل استفاده، مباحث ايمنی، تغيير در ظرفيت تسهيلات، عدم قطعيت تقاضا).
  • ارتباطات و هماهنگی پيچيده (آسيب به خطوط ارتباطی، درگير شدن بسياری از اشخاص ثالث، دولت و شهروندان، عدم دسترسی به اطلاعات فوری و دقيق تقاضا).
  • دشوار بودن تحويل به موقع و کارامد.
  • وارد عمل شدن سازمان‌های مختلف.

برای تحليل و بررسی بيشتر لجستيک بشردوستانه يا لجستيک اضطراری لازم است ابتدا با مفهوم کلان‌تری به نام سيستم مديريت بحران آشنا شويم. چرا که در واقع لجستيک بحران بخشی از سيستم کلان‌تری به نام سيستم مديريت بحران است.

سيستم مديريت بحران

مديريت بحران در واقع عبارت است از، به‌کارگيری راهبردهايي جهت ايجاد آمادگی و فراهم نمودن زمينه و تدارکات لازم سازمانی برای رويارويی با بحران و به حداقل رساندن آثار تخريبی آن.

علمی است، کاربردی که به وسژله مشاهده سيستماتيک بحران‌ها، تجزيه و تحليل آن­ها در جستجوی يافتن ابزارهايي است که به وسيله آن­ها بتوان از بروز بحران، پيشگيری نموده و يا در صورت بروز آن در خصوص کاهش اثرات آن آمادگی لازم، امدادرسانی سريع و بهبود اوضاع اقدام نمود. مديريت بحران شامل فرآيند برنامه­ريزی و اجرا توسط نهادهای دولتی و غيردولتی برای پيشگيری و کاهش اثرات فاجعه و ايجاد آمادگی‌های لازم برای مقابله حين وقوع فاجعه و بازسازی پس از فاجعه می‌باشد.

شکل 1 شمای کلی از محيط مديريت بحران شامل برخی «عوامل محيطی» (فجايع طبيعی، تهديد‌های نظامی، بحران‌های سياسی و اجتماعی و …) و راهبردهای رويارويي با هرکدام را نمايش مي­دهد.

به بيان «مک کارتی» هدف اصلی مديريت بحران، دستيابی به راه حلی معقول برای برطرف کردن شرايط غيرعادی به گونه­ای است که منافع و ارزش‌های اساسی حفظ و تأمين گردند.

از تعاريف فوق می‌توان نتيجه گرفت که سيستم مديريت بحران را به چهار زيرسيستم يا فعاليت اصلی زير تقسيم­بندی کرد (شکل2).

الف- فرماندهی و مديريت

ب- عمليات

ج- اطلاعات

د- لجستيک (آماده­سازی و پشتيبانی)

https://www.e-code.ir/wp-content/uploads/2016/10/image003.jpg

شکل 2- اجزا سيستم مديريت بحران

اگر سيستم مديريت بحران را به اعضای يک پيکر تشبيه نماييم، «مديريت و فرماندهی» قوای فکری و تصميم­گيری اين بدن، «عمليات» بازوان و سرانگشتان اين پيکر، «اطلاعات» حس‌های پنج‌گانه و «لجستيک» حکم قلب اين بدن را پيدا خواهد کرد.

 

الف – مديريت و فرماندهی

يکی از مهم‌ترين فعاليت­ها در زندگی اجتماعی بشر امروز مديريت است. در عصر حاضر به مدد اين فعاليت است که مأموريت­ها و اهداف سازمان­ها تحقق ميابند، از منابع و امکانات موجود بهره­برداری میشود و توانايي و استعداد انسان­ها از قوه به فعل در می­آيد؛ لذا مديريت برای هر سازمان يک ضرورت است.

«مديريت و فرماندهی» قوای تصميم­گيری پيکره سازمان است. هنر يک مدير يا فرمانده، به‌کارگيری و ترکيب صحيح منابع گوناگون برای نيل به اهداف سازمان است. اين هنر در شرايط خاصی چون بحران بيشتر نمود دارد. برنامه­ريزی، سازماندهی، اولويت­بندی، بسيج منابع، رهبری و کنترل، مجموعه وظايف اصلی يک مدير يا فرمانده در شرايط بحران است.

تخصص و دانش، هوشياری، تجربه، درايت، توانايي پيش­بينی، انعطاف­پذيری و … از ويژگي­های يک مدير مؤثر در شرايط بحران است. اغلب اين ويژگي­ها از خصايص ذاتی يک مدير موفق می‌باشد، ليکن در برخی موارد نيز تفاوت­هايي وجود دارد. به عنوان نمونه از ديدگاه فرآيندهای سازمانی، ثبات رويه و روش­های يک­نواخت، معمولاً عمليات را مؤثرتر مي­نمايد ولی در عين حال فرماندهان و مديران بحران بايد در مقابل وضعيت­های غيرمنتظره، قابليت انعطاف را داشته باشد.

ب- اطلاعات

اطلاعات داده­های فراهم آمده برای سياست‌گذاران است که محدوده گزينه‌های موجود را به آن­ها مي­شناساند و آنان را در تصميم­گيری ياری مي­دهند. پيتر دراکر، داده را «رشته واقعيات عينی و مجرد در مورد رويدادها» تعريف کرده است.

اطلاعات همواره به عنوان يکی از اصول کلی مديريت بحران شناخته شده است و به تعبير کلاوس ويتز از يک سو در فرآيند بحران، اطلاعات مخدوش و کدر مي­شوند، و از جانب ديگر، لازمه مديريت بحران لبريز شدن مستمر و مداوم اطلاعات پرورش يافته است. از منظری ديگر، توليد اطلاعات و مديريت آن، فرآيندی آهسته است، در حالی که تدبير و مهار بحران نيازمند اطلاعات، جهت انديشيدن راه حلی بسيار سريع و آنی هستند.

چرخه اطلاعاتی مؤثر در مديريت بحران عمدتاً شامل فرآيندی است که طی آن اخبار خام مورد نياز جهت برآوردهای لازم از سطح واحدهای عملياتی جمع­آوری شده، تبديل به اطلاعات مي­گردد و سپس جهت تصميم­سازی ميان کاربران توزيع می‌گردد. بديهی است، هر چه اطلاعات موجود کامل­تر و نظام اطلاعاتی کاراتر و توانايي بيشتری در پردازش سريع اطلاعاتی باشد، تصميمات اخذ شده مي­تواند بهترين نتايج ممکنه را به بار آورد.

ج – عمليات

کليه مراحل و فعاليت­هايي که مأموريت اصلی سيستم مديريت بحران را انجام مي­دهد توسط اين زيرسيستم صورت مي­پذيرد و خروجي­های مأموريتی آن را توليد مي­کند. این فرآيندها بسته به نوع مأموريت سازمان‌ها از تنوع گستردهای برخوردار هستند. معمولاً در سازمان‌ها به فعاليت‌ها، سيستم‌ها، ساختارها و پرسنل موجود در اين فرآيند، فعاليت‌ها، سيستم‌ها، تشکيلات و پرسنل صف مي­گويند.

فعاليت­های عملياتی مديريت بحران شامل کليه اقدامات اجرايي نيروهای عملياتی، اعم از کنترل اوضاع عمومی و حفاظت فيزيکی و اطلاعاتی از مراکز مهم می‌باشد.

د – لجستيک

در بين زير سيستم­های مديريت بحران، زير سيستم لجستيک به عنوان يکی از ارکان اصلی در سازمان‌های عملياتی، نقش اساسی و تعيين کنندهای را در پيشبرد مأموريت­های محوله بر عهده دارد.

مديريت لجستيک اضطراری به عنوان يک موضوع قابل توجه در سراسر جهان برای فجايع طبيعی و ساختگی (به طور مثال، زمين لرزه، سونامی، طوفان، جنگ و …) معرفی شده است. لجستيک اضطراری به عنوان يک عامل کليدی سعی در کاهش تأثيرات اين فجايع و عواقب بعدی آن دارد. اگرچه فجايع در جهان در حال افزايش است، اما لجستيک اضطراری به عنوان عامل کليدی برای کاهش کارا و موثر تأثيرات فجايع برای عواقب بعدی مورد توجه است.